ترجمه: https://www.rogerebert.com/reviews/the-hours-2002

ساعتها

 

بازیگران:

نیکل کید من به عنوان وریجنیا ولف ، جولین مور به عنوان لورا برون ، مریل استریپ به عنوان کلاریسا ووگان ، اد هریس به عنوان ریچارد ، استفان دیلین به عنوان لئونارد ولف ، جان س.رایلی به عنوان دن برون

 

کارگردان:

 

استفان دالدری

نوشته:

دیوید هار

بر اساس رومان نوشته:

مایکل کانیگ هام

درام،

محدود شده برای 13 سال

114 دقیقه

 

 

 

 

 

نوشته: راجر ابرت

سه زن،سه زمان،سه مکان.سه تلاش برای خودکشی، دو مورد موفقیت آمیز.همگی  به طریقی بوسیله رومانی متصل می باشند.در سا در سال 1941، رومانویس میرجینیا ولف جیبهایش را با سنگ پر می کند وبه داخل یک رودخانه قدم می زند تا غرق شود. در لس آنجلس در سال 1951 ،کیف پولش را با قرص پر می کند و به هتلی می رود تا خودش را بکشد.در نیویورک در سال 2001 ، کلاریسا ووگان ،مردی را که سابقا با او ازدواج کرده است را تماشامی کند،تا تصمیم بگیرد که آیا به خودش اجازه دهد که از پنجره بیرون بیفتد یا اجازه ندهد.

رومان خانم دالووی است که بوسیله ولف در سال 1925 نوشته شده است.آن اتفاق می افتد در روزی که زنی صبحانه می خورد،گلهائی می خرد و آماده می شود یک جشن بگیرد،اولین داستان در فیلم " ساعتها" نشان می دهد، که درباره آن زن دارد می نویسد.دومی نشان میدهد که لورا دارد آن کتاب را می خواند، سومی شان می دهد که کلاریسا دارد بعد از گفتنه شدن یکی از خطوط مشهور آن کتاب،گلهائی می خرد.تمام داستان فیلم "ساعتها" با خوردن صبحانه شروع می شود،شامل آماده شدن برای جشنها می شود، در اندوه پایان می یابد.دو شخصیت در دومین داستان، دوباره در سومین داستان ظاهر می شوند.اما داستانها در پی هم پیگیری نمی شوند.در عوض آنها پیرامون شخصیت افسانه ای خانم دالووی، می چرخند.کسی که یک صورت بی پروا از دنیا را نشان می دهد اما تنها می باشد.مطلقا تنها،درون خودش، و از داستان عاشقانه ای که می پسندد دور می باشد.

فیلم " ساعتها که بوسیله استفان دادلدری کارگردانی شده است که براساس رومان برنده جایزه پولیتزرنوشته مایکل کانیگ هام می باشد.سعی نمی کند که تحمیل کند این سه داستان با همدیگر موازی باشند.آن بیشتر شبیه یک مراقبه در داستان فرعی مجزا می باشد که بوسیله حساسیت معینی پیوند خورده اند.که از ولف ، یک رمان نویس بزرگی که یک کتاب کوچک با عنوان " اطاقی از خودمان" نوشت که در بعضی مسیرها برابری طلبی ن (فمنیست) مدرن را ابداع می کند.مشاهداتش این بود که در سراسر تاریخ ن یک مکانی از خودشان نداشتند، اما آماده و حاظر بودند در سراسر خانه که بوسیله شوهر و خانواده اشان اشغال شده بود. اوستن رومانش را نوشت،ولف مشاهده کرد، در گوشه اطاق جائیکه همه فعالیتهای دیگر خانواده همچنین اتفاق می افتاد.

در فیلم ساعتها " ولف (نیکل کیدمن) اطاق خودش را دارد،و فهمیدن شوهرش، لئونارد (استفان دیلان) یک ناشر، لورا (جولین مور) که ما او را درسال 1950 ملاقات می کنیم،یک زن خانه دار برون شهری عادی با یک شوهر(جان س. رایلی) دوست داشتنی و قابل اطمینان ،می باشد که او عاشقش نیست و یک پسری که ممکن است همچنین خارج از زمین باشد.یک بوسه در نیمه راه دستانش پیشنهاد می دهد که او ممکن بود خوشحالتر باشد اگر یک همجنس باز زن می بود.کلاریسا (مریل استریپ) که ما او را در حال حاظر ملاقات می کنیم،به نوان یک همجنسگرای زن زندگی می کند، او و شریک زندگیش (الیسون جینی) دارند یک دختر (کلر دنس) بزرگ می کنند،و از دوستش ریچارد (اد هریس) مراقبت می کند.اکنون بخاطر ایدز دارد می میرد. (ما ممکن است بدانیم،اگرچه فیلم نکته ای از آن را ایجاد نمی کند،که ویرجنیا ولف دو جنسی بود) اگر این تسلسل و توالی سه داستان چیزی را نشان می دهد، آن اثبات می کند که آزادی شخصی به صورت زیاد در مدت دهه های اخیر توسعه یافته است. اما مسئولیتها و گناههای انسانی حقایق حاکم بر زندگی باقی می مانند.آن همچنین نشان می دهد که خودکشی در روشهای مختلف و دلایل متفاوت پیش می آید.خودکشی ولف در مدت زمانی از روشنی و سلامت عقل در چالشش با بیماری ذهنی پیش می آید.او یک یادداشت برای لئونارد باقی می گذارد با گفتن اینکه او احساس می کند دیوانگی دوباره دارد می آید.و می خواهد اضافه کند که، بیرون از عشق اوست. لورا تلاش می کند برای خودکشی در نومیدی ،او نمی تواند زندگیش را تاب بیاورد، و هیچ راهی بیرون از آن را نمی بیند،و عشق و قدردانی شوهرش به سادگی یک ترغیب است.ریچارد، شخصیت اد هریس، که در مراحل دردناک پایانی مردن می باشد،و پس خود کشی او یک رنگ آمیزی دیگر را ساکن می کند.

و هنوز خوب.این فیلم درباره سه مسیر و رویکرد جنسی نیست.یا سه مسیر و رویکرد برای خودکشی نیست.آن ممکن است درباره سه بینش و بصیرت خانم دالوی باشد،کسی که در رومان ولف برحسب ظاهر یک میزبان عالی می باشد.زن یک تمدار، اما کسی که خود های دیگر در درونش می باشد.و قبلا ممکن است معشوق هائی از هر دوجنس داشته باشد.آن ممکن خواهد بود که نظایری بین خانم دالوی و فیلم "ساعتها" بیابیم.شخصیت اد هریس ممکن است یک قربانی باشد به همان طریقی که روان رنجوری جنگی در رومان می باشد.اما آن نوع فهرست سازی متعلق به امتحانات آخر ترم می باشد.برای یک تماشگر فیلم، فیلم "ساعتها" در یک مسیر پاکیزه متصل نمی شود.اما شخصیتهائی را معرفی می کند که روموز ، وظیفه و عشق را روشن می کنند.

من متذکر شدم که دو شخصیت در داستان دوم در سومین داستان دوباره ظاهر می شوند.من آشکار نخواهم کرد که چگونه آن رخ می دهد، اما بر اساس حقیقتی که آن اتفاق می افتد،یک گرداب احساسی در انتهای فیلم ایجاد می کند، که در آن ما می بینیم که زندگی بدون عشق ویران کننده می باشد.ویرجینیا و لئونارد ولف عاشق یکدیگر می باشند و کلاریسا هر دو عاشقش را گرامی می دارد.اما برای هر دو در این فیلم که نمی خواهند یا نمی توانند عاشق شوند،هزینه ویران کننده می باشد.

 

پایان

 

فیلم ساعتها برنده گلدن گلوب 2002

فیلم خلبان برنده گلدن گلوب 2004

فیلم کوهستان بروکبک برنده گلدن گلوب 2005

یک ,کند ,فیلم ,ولف ,داستان ,، ,می باشد ,می کند ,فیلم ساعتها ,به عنوان ,ممکن است

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود پلان معماری, نقشه, عمران دانلود مستند | مستند برتر دانلود رایگان فیلم Gemsoft.mihanblog.com - دانلود رایگان نرم افزار و بازی مگا گیم | حامی گیمر ها absharanc جیت کان دو حمزه ای گروه فرهنگی و هنری سردار عشق(شهید چمران)